۱۳۹۰ مهر ۶, چهارشنبه

تغییر مسیر

وقتی می خوای مسیر زندگیت رو کمی تغییر بدی همش به این و اون نگاه می کنی و اکثرا چیز مفیدی پیدا نمی کنی بعد سراغ کتاب و شعر و فیلم میری بعضی وقتها یه چیزهایی پیدا می کنی و بعضی وقتها خیلی چیزها پیدا می کنی هر چه قدرم ساده مثل این داستان کوتاه!


سلطان سرزمین کوچکی مدام از خود درباره هدف و معنای زندگی می پرسید. این سوالات به حدی ذهن او را اشغال کرده بود که خواب و خوراک را از او گرفته بود. پیشکار مخصوص که نگران حال سلطان بود روزی به او گفت :  پادشاه ، شما خیلی خسته و گرفته به نظر می آیید. چه چیزی شما را این چنین ناراحت کرده است ؟ پادشاه گفت : من فقط می خواهم معنی زندگی را بفهمم و اینکه انسان عمر خود را صرف چه چیزی باید بکند. پیشکار گفت : این سوال پیچیده ای است. بهتر است آن را به سه سوال کوچکتر تقسیم کنید. من هم به دنبال تمام فضلا و حکمای سرزمین می فرستم تا اینجا بیایند. آنها حتما پاسخ خوبی برای شما خواهند داشت. 

سلطان به فکر فرو رفت و بعد سوال خود را در این سه پرسش خلاصه کرد : 

1 - بهترین زمان برای هر چیز کدام است ؟ 
2 - مهم ترین افراد در زندگی ما چه کسانی هستند ؟ 
3 - مهم ترین کار چیست ؟